کلمه ها (2) :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، وَالْمُرْسَلَاتِ ... .
سلام علیکم
یه سازه :
بعنوان مثال امشب تلویزیون یه حرفی رو فرستاد ، مثلا گفت در شیعه سنی نمونده ، برا مثلا مسلح سازی ، و یا بازم بعنوان مثال گفت که قبله ی اول مسلمین ، چه شیعه و چه سنی ، حتی تکفیریشم ، یهودی سازی میشه .
نظایر اینا رو می توان شنید ، همینطورم مثلا در نوشته ای خوند ، بعنوان مثال : ایران را سراسر مدرسه کنیم .
یه کلمه :
سازه ی یه حرف ، ساختنش نه ها ، مثلا ساختن مدرسه نه ، سازه ی مدرسه رو میگم ، یه سازی داره ، ساختنش یه ساز دیگه .
تاریخچه :
یادمه پیش از اینکه مدرسه برم ، مکتب می رفتم ، نه اینکه اونوقتا مدرسه و مثلا دبستان و دبیرستان نبود ، و مثل قدیم بچه ها رو مکتب می فرستادن و مکتبخونه ها مدرسه بود .
و مثلا بعد رنسانس و انقلاب صنعتی اروپا پیدا شده این مدرسه ها ی جدید و در ایرانم دایر شده ، و بعد انقلابم به همون شکل باقی موند ، به همون سازه ، که بهش مدرسه گفته میشه و مثلا ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان داشت ، بعدشم پیش دانشگاهی و ...
چراکه در راستای همون سازه مثلا دانشگاه هم قرار داره ، و حتی مدارس قدیم مثلا حوزه هم که پیش نیازش همون سازه از مدرسه باشه نیز قرار میگیره ، در حالیکه یادم میاد وقتی بعد دوران ابتدایی مدرسه رفتن ، به حوزه رفتم ، طلبه هایی که دوران ابتدایی رو هم پشت نذاشته بودنم در اونجا مشغول بودن ، حتی مکتب رفتنم پیشتر ها نیاز نبود ، چراکه حوزه و مکتب یکی بود قدیما .
یعنی یه مدرسه بود برا رفتن به اون ، از کجا ؟ خب از خونه دیگه ، که بچه ها رو به اونجا بفرستن ، از سازه ی خونه ، که مدرسه ی اول بچه ها بود ، و هست و خواهد بود ، و ای بسا خونه هایی که مدرسه ی اول و آخر بچه های اون خونه بودن ، و هنوزم شاید یافته بشه که خونه ای بچه یا بچه هاشو مدرسه نفرستن .
منکه یادم میاد ، اونم نه فقط نفرستان بچه های دختر ، بلکه پسراشم ، ولی چن تا خونه ، حتی در قدیمم میشه پیدا کرد که حتی بچه ی پسرشم از خونه بیرون نفرستاده باشه ؟! مگه اینکه دخترشم شوهر نداده باشه و تو خونه هم نگه داشته باشه .
یه داستان :
نقله که پدر حضرت ابراهیم علیه السلام ، که پس از بدنیا اومدنش اونو برد تو یه غار نگه داشت ، و در غارم بهش گفته بود که مثلا اتاق اونه و وارد اون نشه ، پسر بعد پانزده سال گفتم برم ببینم تو اتاق پدر چه خبره ؟ و بیرون از غار رو دید و ... .